1- استادیار جغرافیای سیاسی، گروه جغرافیا، دانشگاه لرستان، ایران 2- دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران 3- گروه جغرافیا ، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده: (624 مشاهده)
علوم اجتماعی اساساً غایت و ماهیّتی «کارکردی» و «حل مسأله» دارند و مطالعات نظری و بررّسی های انجام گرفته در آنها، هدفِ اصلی محسوب نمی شود بلکه هدف، به کار بردن آن ها در زندگی اجتماعی است. بر این اساس، ما در جغرافیا و همچنین جغرافیای سیاسی با گزاره های «اِخباری- وصفی» و «توصیه ای/ اعتباری» رو به رو هستیم. در مقالۀ حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی(منطقی) و با رویکرد عقلانیت انتقادی و استفاده از معرفت شناسی اسلامی نگاشته شده است نشان داده شد که قضایای توصیه ای در جغرافیا، جزء اعتباریاتِ عقلی(معقولات ثانی فلسفی) بوده و قابل صدق و کذب بوده و بلکه حاکی از رابطۀ «هست ها با هست ها» می باشند و ساختار گزاره ها و قضایای جغرافیایی(توصیفی و تجویزی/ اعتباری) قابل تحویل به یکدیگر بوده و به طور روشن به «جهان عینی و واقعی» ارجاع داده می شوند و بر این اساس، جغرافیا و به تبع آن جغرافیای سیاسی به عنوان زیر مجموعۀ آن، دانشی عینی محسوب میگردد.