اقلیم را به راحتی میتوان مهمترین عامل تأثیرگذار در زندگی انسان و حیات جوامع انسانی قلمداد نمود. شاید اهمیت اقلیم در زندگی انسان هیچ وقت به اندازه امروز در مباحث کلان اقتصادی - اجتماعی مطرح نبوده و حتی اکنون نیز بسیاری از تصمیم گیران مسائل کلان اقتصادی - اجتماعی، زیاد با اهمیت تأثیرگذار این موضوع آشنا نیستند. درحال حاضر بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی، تغییر اقلیم را به عنوان یکی از مسائل بغرنج و تأثیرگذار در عرصه های مختلف زندگی بشر مطرح می کنند و پیش بینی می کنند این موضوع به طورروزافزون برای جوامع انسانی بر حسب بافت اقتصادی، اجتماعی و محیطی آنها مشکلات و پیامدهای مختلفی را، به ویژه در بعد اقتصادی به همراه خواهد آورد. اگرچه، موضوع نوسانات اقلیمی و اثرات اقتصادی آنها در زندگی انسان موضوع جدیدی نیست، ولی این بار موضوع فرق میکند و قطعاً ازلحاظ اقتصادی هزینه های مالی آن بسیار سنگین و حتی برای برخی نواحی و کشورها طاقت فرسا و آسیب رسان خواهد بود. درمجموع، پیش بینی میشود، تغییرات اقلیمی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زمینه های مختلفی به ویژه کشاورزی، گردشگری، انرژی، سلامتی انسان، بهره وری نیروی کار، اشتغال، رشد اقتصادی، افزایش فقر، افزایش مهاجرت و ... اثرگذاری اقتصادی قابل توجهی را بر جوامع انسانی تحمیل نمایند. بااین وجود، اثرگذاری اقتصادی تغییرات اقلیمی در سطح جهانی یکنواخت نخواهد بود. به عبارتی، ازلحاظ اقتصادی، برای برخی نواحی می توان تغییرات اقلیمی را بهویژه در عرصه اقتصاد جهانی و مناسبات اقتصادی، یک فرصت و مزیت اقتصادی (ژئواکونومیکی) قلمداد نمود و برعکس، تغییرات اقلیمی برای بسیاری از نواحی و کشورهای درحالتوسعه در نواحی خشک و با گرمای زیاد، یک بحران و ورشکستگی جغرافیایی - اقتصادی محسوب میشود. بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش تلاش میکند به روش توصیفی - تحلیلی، اثرات اقتصادی تغییرات اقلیمی را مورد بررسی قرار دهد. البته، این موضوع از آن جهت نیز که جای خالی آن در ادبیات تغییرات اقلیمی به زبان فارسی به شدت احساس میشود و همچنین کشور ایران ازلحاظ اقلیمی - اقتصادی جزو نواحی بسیار آسیب پذیر در مقابل تغییرات اقلیمی محسوب میشود، مورد توجه قرار دارد.