یکی از مسائل بنیادین در توسعه موزون شهری، افتراق و نابرابری فضایی بین در ابعادجغرافیایی است که تولید و باز تولید نابرابریهای فضایی را در بستر عدم تعادل فضایی شهری در پهنه های مختلف آن ایجاد نموده و موجبات اختلال در برنامه ریزی و سیاستگزاریهای عادلانه شهری را فراهم میسازد. این پژوهش با روش تحلیلی-پیمایشی به دنبال بررسی فرآیندهای موثر بر عدم توازن فضایی در پراکنش تسهیلات عمومی شهری در مناطق شهری کلانشهر تهران است. در این رابطه، گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری شامل جمعیت کلانشهر تهران است. که با استفاده از روش نمونه گیری مورگان، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. سنجش دادههای کمی-کیفی از طریق آزمون تک نمونهای، معادلات ساختاری و مدل تصمیمگیری چندمعیاره ویکور در محیط نرمافزاری SPSS و ArcGIS میباشد. ابعاد جغرافیایی افتراق فضایی بر مبنای نظریههای مختلف موجود(که تبیین ساز واقعیتهای فضایی و نابرابری توزیع خدمات شهری است) احصاء و عملیاتی گردید. یافتههای تحقیق نشان داد که بیشترین اختلاف بین سرانه کاربری تهران و سرانه استاندارد مربوط به کاربری های آموزش عالی با مقدار 69.156- و حمل و نقل با مقدار 26.382- متر مربع برای هر نفر و کمترین نیز مربوط به کاربری انتظامی و مسکونی است. براساس آزمون تک نمونه ای t، شاخص «اجتماعی» با ارزش کمی و آماره تی 1.059، بیشترین نارضایتی را کسب کرده است. همچنین، طبق محاسبات مدل ویکور، منطقه 16 با مقدار (1Qi= ) بهترین و منطقه 6 با مقدار (0.004Qi= ) بدترین وضعیت را در توزیع خدمات و تسهیلات براساس نیاز جمعیت منطقه دارند. تبیین ابعاد جغرافیایی موثر در افتراق فضایی کلانهشر تهران نشان داد که شاخص سیاسی-اداری با ضریب بتای 0.906 و ضریب تاثیر 0.668 بیشترین تاثیر را بر نابرابری فضایی(توزیع خدمات و تسهیلات عمومی بین مناطق 22 گانه شهر تهران) داشته است. بعد از آن شاخص محیط طبیعی با ضریب بتای 0.889 و ضریب تاثیر 0.282 و شاخص کالبدی با ضریب بتای 0.789 و ضریب تاثیر 1.524 ، شاخص اجتماعی با ضریب بتای 0.771 و ضریب تاثیر 1.529 در رتبه های بعدی قرار دارند. و در نهایت شاخص اقتصادی با ضریب بتای 0.652 و ضریب تاثیر 2.839 کمترین تاثیر را بر نابرابری فضایی بین مناطق 22 گانه شهر تهران دارند