[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
DOI::
OPEN ACCESS::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
آمار نشریه
مقالات منتشر شده: 660
نرخ پذیرش: 21.9
نرخ رد: 78.1
میانگین داوری: 307 روز
میانگین انتشار: 630 روز
..
آمار عمومی نشریه
آمار عمومی نشریه
..
تعداد دورها                          23
تعداد شماره‌ها 83
 تعداد مقالات 4001
 تعداد مشاهده مقاله 11748252
 تعداد مقالات ارسال شده در یکسال اخیر 3230
 تعداد مقالات پذیرفته شده  637
 درصد پذیرش 30
 زمان پذیرش (روز) 120
 تعداد پایگاه های نمایه شده 9
 h.index 3
میانگین بازه زمانی فرایند داوری 30
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲۱ نتیجه برای رضایی

بختیار بختیار، مجید رضایی‌بنفشه، میراسدالله حجازی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

سطح زندگی انسان با رشد و پیشرفت علم و دانش بشری همواره در حال پیشرفت بوده است، اما این رشد و توسعه در تمام مناطق و سکونتگاه‌های انسانی یکسان نبوده و در نتیجه آن جوامع مختلفی با سطح توسعه اجتماعی- اقتصادی متفاوت ایجاد شده است که در سطح ملی استان‌های توسعه یافته و در حال توسعه نمونه‌هایی از آن به شمار می‌آید. ارزیابی سطح توسعه اقتصادی به منظور آگاهی از شرایط و وضعیت موجود اقتصادی و برنامه‌ریزی برای توسعه اقتصادی و رفع نابرابری‌ها اهمیت زیادی دارد. در تحقیق حاضر تلاش شده است، نسبت به ارزیابی و سطح‌بندی توسعه اقتصادی- اجتماعی در شهرستان‌های استان آذربایجان غربی اقدام گردد. برای این منظور از تحلیل‌های مکانی و قواعد تصمیم‌گیری چندمعیاره GIS استفاده شده است که امکان مدلسازی در مطالعات ارزیابی توسعه اقتصادی- اجتماعی را فراهم می‌آورد. با وجود قابلیت‌های بالای تکنولوژی GIS در مطالعات اقتصادی و برنامه‌ریزی، متأسفانه در سطح کشور از توابع تحلیلی آن به صورت اصولی برای مدلسازی شرایط توسعه اقتصادی و اجتماعی بهره کافی برده نشده است. بر این اساس مهم‌ترین هدف تحقیق حاضر معرفی GIS به عنوان یک تکنولوژی کارآمد در مطالعات اقتصادی و خصوصاً ارزیابی سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی می‌باشد. برای این منظور ابتدا هر یک از شاخص‌های اقتصادی در محیط GIS در قالب لایه‌های اطلاعاتی مدلسازی شده و در پایگاه اطلاعات مکانی طراحی شده ذخیره گردید. در مرحله بعد نقشه‌های مربوطه با استفاده از توابع فازی استاندارد سازی شد و با توجه به تنوع شاخص‌های اقتصادی، نسبت بهره‌مندی هر یک از شهرستان‌ها از عملکرد شاخص‌ها، به درصد از کل محاسبه گردید و برای این منظور از عواملی همچون مساحت، تراکم در واحد سطح و جمعیت نیز استفاده شد. پس از آماده سازی نقشه‌ها، از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده و وزن‌های استاندارد برای همپوشانی وزن‌دار لایه‌های اطلاعاتی استخراج شد و برای کسب اطمینان از نسبت سازگاری لایه‌های اطلاعاتی در مدل سطح بندی توسعه اقتصادی و اجتماعی، نسبت به ارزیابی نسبت توافق اقدام شد و مقدار آن ۰۲/۰ محاسبه شد. در نهایت نسبت به همپوشانی وزن دار با چهار روش منطق بولین، WLC،SAW و AHP اقدام شده و نقشه‌های سطح بندی توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح استان آذربایجان غربی استخراج شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که شهرستان‌های استان را از لحاظ سطح توسعه می‌توان در ۵ گروه طبقه بندی نمود. در بین این گروه‌ها شهرستان ارومیه در گروه اول قرار و شهرستان خوی در جایگاه دوم قرار گرفته است. سایر شهرستان‌ها شرایط متوسط و پایینی را از نظر سطح توسعه اقتصادی دارا هستند.
ایما رضایی، علیرضا کشور دوست،
دوره ۱۳، شماره ۴۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده مجموع مرزهای جمهوری اسلامی ایران ۸۷۵۵ کیلومتر مربع است که شامل ۲۷۰۰ کیلومتر مرز دریایی و ۱۸۹۳ کیلومتر مرز رودخانه ای و ۴۱۶۲ کیلومتر مرز خشکی می باشد. از مجموع رودخانه های مرزی ۳ رودخانه مرزی درشمال کشور قرار دارند. مرزهای شمالی ایران، اعم از مرزهای خشکی و رودخانه ای و نیز مرزهای دریای خزر، طی یک رشته رویدادهای در دوره روسیه تزاری و اتحاد جماهیر شوروی استقرار یافته اند. مرزهای ایران همراه با تحولات بین المللی در دو سده نوزدهم و بیستم میلادی و با کاهش قدرت سلسله ها بویژه در دوره قاجار، روندی انقباضی داشته و باعت جدا شدن بخش هایی از کشور شد. همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران با شماری از جمهوری های تازه استقلال یافته همسایه شد و ادعاهای ارضی و مرزی تازه ای شکل گرفت. ایران از سوی شمال با کشورهای ترکمنستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان هم‌مرزگردید و خط مرزی ایران و جمهوری‌های شوروی سابق که قسمتی از آن را مرز آبی دریای کاسپین و مرزهای رودخانه‌ای تشکیل می‌دهد، جمعاً در حدود ۲۶۴۳ کیلومتر است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی – توصیفی صورت گرفته و برآن است تا با استفاده از داده هایی همچون نقشه، جدول و آمار به شناسایی تحولات ژئوپلتیکی مرزهای شمالی ایران پرداخته و با رویکردی علمی و نگرشی بازنگرانه این دگرگونی ها را مورد بررسی قرار دهد. سعی بر آن است تا به این پرسش که روند تغییرات مرزهای شمالی کشورمان چه بوده است، پاسخ دهد.
جعفر میر کتولی، محمود عیوضلو، فرشته رضایی، داوود عیوضلو،
دوره ۱۳، شماره ۴۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده جرم یک پدیده اجتماعی محسوب می شود که عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی محیطی در بروز آن موثر می باشد، در این راستا شناخت و تبیین بهتر جرم و رفتار مجرمانه در جامعه در ارتباط با این عوامل ضروری می باشد. یکی از مهم‌ترین مباحث در تحلیل جرایم، مکان وقوع جرم می باشد. ولی با توجه به اینکه مکان‌های جغرافیایی در ارتباط با نابرابری‌ها اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بروز جرایمی خاص در آن مناطق موثر می باشد، در این راستا ناهماهنگی و وجود تباینات فضایی در ساختار جمعیتی می تواند در ناامنی شهری و شکل گیری فضاهای متفاوت شهری از لحاظ میزان ثبات و امنیت موثر باشد. در این مقاله به بررسی و تحلیل فضایی از تاثیر ساختار جمعیتی بر وقوع جرایم در سطح مناطق شهر مشهد به عنوان دومین کلان‌شهر کشور پرداخته شده است. روش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی و تحلیلی بوده و جهت بررسی ساختار جمعیتی از ۱۴ شاخص در سه گروه جمعیتی، فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی استفاده شده و با ۶ نوع جرم نیز به تحلیل نحوه توزیع فضایی مجرمان اقدام شده است. هم چنین جهت بررسی رابطه بین متغیرها با استفاده از نرم افزار SPSS، تحلیل‌های آماری مرتبط صورت گرفته و جهت نمایش توزیع مکانی مجرمان و میزان تعادل فضایی جمعیت در سطح مناطق شهری از نرم افزار GIS بهره جسته شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود ارتباط معنی دار بین ساختار جمعیتی و جرم خیزی مناطق می باشد.
روح‌اله رضایی، محمد شوکتی آمقانی،
دوره ۱۴، شماره ۴۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

با توجه به اهمیت توسعه روستایی در فرایند توسعه ملی کشور، طی سال‌های اخیر رویکردها و راهبردهای متفاوتی جهت دستیابی به اهداف توسعه روستایی مورد توجه قرار گرفته است که یکی از مهم‌ترین آن ها اجرای طرح‌های هادی روستایی می‌باشد. علی رغم اهداف و برنامه‌های اولیه این طرح‌ها جهت توسعه روستاها در مناطق مختلف کشور، به نظر می‌رسد که در عمل تهیه و اجرای آن ها با مشکلات و موانع متعددی در ابعاد مختلف رو به رو شده است به نحوی که اثربخشی و کارایی این طرح‌ها تا حدود زیادی کاهش یافته است. از این‌رو سوال اصلی پژوهش حاضر این است که در حال حاضر چه موانع و مشکلاتی بر سر راه تهیه و اجرای طرح‌های هادی در مناطق روستایی وجود دارد؟ در این راستا، این تحقیق توصیفی- پیمایشی با هدف بررسی و تحلیل مشکلات اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان اسکو انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را ۱۳۰ نفر از کل ۲۱۳ خانوار ساکن در روستا تشکیل می‌دهد که این تعداد خانوار بر اساس جدول کرجسی- مورگان و از طریق روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه بود که روایی آن با نظر پانلی از متخصصان و کارشناسان در زمینه موضوع مورد پژوهش تایید شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه پیش‌آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس میزان اهمیت مشکلات اجرای طرح هادی در روستای سرین دیزج ۸۲/۰ بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSSWin۱۸ استفاده شد. یافته‌های تحلیل عاملی حاکی از این است که شش عامل فضایی- کالبدی، اداری- مالی، مدیریتی، زیست محیطی، آموزشی- شناختی و فنی- زمانی در حدود ۹۴/۶۸ درصد واریانس مشکلات اجرای طرح هادی در روستای سرین دیزج را تبیین می‌نمایند.
روح‌اله رضایی، لیلا صفا،
دوره ۱۴، شماره ۴۶ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف بررسی و تحلیل اثرات اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان زنجان صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی سرپرستان خانوارهای روستایی در کلیه روستاهای بالای ۱۰۰ خانوار در شهرستان زنجان که طرح هادی روستایی تا پایان سال ۱۳۸۹ در آن ها اجرا و تکمیل شده بود، تشکیل می‌دادند (۸۷۴۸N=) که با توجه به جدول کرجسی- مورگان، ۳۷۰ نفر از آنان از طریق روش نمونه‌گیری طبقه‌ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر گروهی از کارشناسان و متخصصان مورد تایید قرار گرفت. به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق پیش‌آزمون انجام شد که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس‌های اصلی پرسشنامه بالاتر از ۷۵/۰ بود. داده‌های گردآوری شده با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS و LISRE مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به ‌منظور شناسایی و دسته‌بندی عامل‌های مرتبط با سازه اثرات اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان زنجان از تحلیل عاملی اکتشافی و برای بررسی شاخص برازش نیکویی مدل تحقیق از تحلیل عاملی تاییدی (مدل معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که پنج عامل فیزیکی- عمرانی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، بهداشتی و محیطی در حدود ۷۱/۶۷ درصد از واریانس کل اثرات اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان زنجان را تبیین می‌نمایند.
محمدجواد وحیدی، علی اصغر جعفرزاده، احمد فاخری فرد، سید حمیدرضا صادقی، محمدحسین رضایی مقدم، خلیل ولیزاده کامران،
دوره ۱۵، شماره ۴۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

سنجش از دور امکانات لازم و کافی را جهت استخراج و به‌روزرسانی نقشه‌های پوشش و کاربری اراضی در اختیار کاربران قرار می‌دهد. در این مطالعه، تغییرات کاربری و پوشش اراضی ناشی از افزایش جمعیت و فعالیت‌های انسانی در حوضه آبریز لیقوان با استفاده از تحلیل تصاویر ماهواره‌ای چند زمانه بررسی شده است. به این منظور چهار تصویر ماهواره لندست شامل MSS سال ۱۳۵۵، TM سال ۱۳۶۸، ETM+ سال‌های ۱۳۷۹ و ۱۳۸۹ مورد استفاده قرار گرفت. تکنیک طبقه‌بندی نظارت شده با استفاده از روش حداکثر شباهت به کمک داده‌های معتبر زمینی انجام شد. شاخص نرمال شده تفاضلی پوشش گیاهی (NDVI) و مقایسه پس از طبقه‌بندی به منظور شناسایی تغییرات محیطی در فاصله زمانی سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۹ بررسی شد. نتایج شاخص NDVI کاهش تراکم پوشش گیاهی را در طول زمان نشان داد. کاهش تراکم پوشش گیاهی عمدتا ناشی از افزایش نواحی مسکونی، جاده‌سازی، زراعت دیم بدون مدیریت و تبدیل مراتع متراکم به ضعیف (چرای بیش از حد) می‌باشد. بررسی روند تغییرات جمعیت روستاهای لیقوان و سفیده‌خوان نشان داد که تغییرات جمعیت با تغییرات کاربری و پوشش اراضی مطابقت دارد و مهاجرت روستاییان بین سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۵ نقش مهمی را در تغییرات کاربری و پوشش اراضی حوضه آبریز مورد مطالعه ایفا کرده است.
یعقوب کمائی زاده، محمدرضا رضایی،
دوره ۱۵، شماره ۵۱ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

برنامه­ریزی برای توسعه گردشگری دریایی در گرو بررسی دقیق و شناخت از منطقه مورد مطالعه و مستلزم دسترسی به مدل‌های برجسته­ای برای تحلیل برنامه­ریزی است. در این پژوهش از رهیافت تلفیقی SWOT- ANP جهت تعیین مناسب‌ترین استراتژی برای توسعه توریسم دریایی جزیره کیش استفاده شده است. از آن­جایی که مدل سوآت عوامل تحلیل را به صورت درونی (نقاط قوت و نقاط ضعف) و بیرونی (فرصت‌ها و تهدیدها) طبقه­بندی می‌کند و نتایج آن اغلب فقط لیست ناقصی از عوامل درونی و بیرونی است، برای همین نمی‌تواند به طور جامع فرآیند تصمیم­گیری استراتژیک را ارزیابی کند. از این رو در این پژوهش، جهت رفع نواقص مدل SWOT از تکنیک ANP استفاده شده است. در واقع فرآیند تحلیل شبکه بین نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها وابستگی برقرار می‌کند. مقاله حاضر، از لحاظ هدف به روش کاربردی و از حیث شیوه مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است.

رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع پیمایشی با استفاده از فرآیند مصاحبه و پرس­وجو از مسئولان، کارشناسان و صاحب‌نظران و تهیه پرسشنامه و چارچوب نظری نیز با استفاده از روش اسنادی انجام شده است. بر اساس نتایج تحقیق، مناسب‌ترین استراتژی برای توسعه گردشگری دریایی جزیره کیش، استراتژی WO (بهره‌مندی از توان سیاسی و مدیریتی جهت هماهنگی سازمان‌های مرتبط با گردشگری دریایی، توسعه حمل­ و­نقل دریایی جهت کسب درآمد ارزی و استفاده از توان سرمایه­گذاری جهت تأمین امکانات رفاهی مناسب برای گردشگران) با وزن ۵۰۱/۰ می­باشد. ضمن این­که استراتژی SO با وزن ۴۷۳/۰ به عنوان استراتژی جایگزین مطرح است.


جواد سدیدی، محمد کمانگر، خلیل رضایی، مرضیه بداغی،
دوره ۱۵، شماره ۵۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

 استفاده از داده‌های سنجش‌ از دور به دلیل داشتن دادههایی بادید وسیع و یکپارچه و محدوده طول‌موجی مختلف، می‌تواند از بهترین روشها در پیجویی کانسارها باشد. در سالهای اخیر استفاده از این روش، کمک قابل‌توجهی در پیشبرد اهداف زمین‌شناسی ازجمله شناسایی و استخراج زون‌های دگرسانی ثانویه رسوبی داشته است. هدف از این تحقیق به‌کارگیری تحلیل‌های طیف مبنا با استفاده از باندهای مرئی و مادون‌قرمز موج‌کوتاه سنجنده ASTER جهت شناسایی زون‌های دگرسانی منطقه سیاه کوه در استان کرمان است. روشهای تحلیل مؤلفه‌های اصلی انتخابی نقشه‌بردار زاویه طیفی و روش فیلتر تطبیقی تعدیل‌شده جهت شناسایی دگرسانی‌های سریسیتیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک پیاده‌سازی شد. به‌منظور ارزیابی روش‌های ذکرشده بر اساس نقشه واقعیت زمینی که تنها دگرسانی آرژیلیکی را شامل می‌شد، از ضریب کاپا استفاده گردید. نتایج نشان داد که روش فیلتر تطبیقی تعدیل‌شده با بیش­ترین ضریب کاپا یعنی ۶۲/۶۴ درصد و دقت کلی ۱۲/۹۷ درصد مناسب‌ترین روش به‌منظور شناسایی و استخراج زون‌های دگرسانی است. روش فیلتر تطبیقی تعدیل‌شده به‌عنوان یک روش ترکیبی، نتایج نزدیکی را با نقشه واقعیت زمینی ارائه نموده و می‌تواند به‌عنوان روشی مناسب در شناسایی و استخراج زون‌های دگرسانی و کانی‌های ثانویه رسوبی به کار گرفته شود.


سمیه خالقی، شهرام روستایی، علی محمد خورشید دوست، محمد حسین رضایی مقدم، محمد علی قربانی،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

نقش انسان به طور مستقیم و غیر مستقیم، میزان آب و رسوب ورودی به رودخانه ها را تغییر داده و منجر به تغییر ژئومتری مجرا مانند تغییر عرض و عمق رودخانه می‌شود. در این تحقیق با استفاده از نقشه برداری میدانی مسیر رودخانه لیقوان و مدل HEC-RAS، تغییرات مورفولوژیکی رودخانه لیقوان و نقش انسان در این تغییرات مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که روند سیستماتیکی بین متغیرهای مورفولوژیکی و فاصله از پایین دست رودخانه وجود ندارد به طوری که عرض، عمق، نسبت عرض به عمق، سطح مقطع پر و دبی به طور سیستماتیک به طرف پایین دست جریان افزایش نیافته است که نشان دهنده تاثیر عوامل غیر طبیعی (نظیر مداخلات انسانی) در تغییر مورفولوژی مجرا در کنار عوامل طبیعی است. تغییرات عرض و عمق در مقاطع مختلف رودخانه متفاوت بوده به طوری که تعدادی از تغییرات در عرض مجرا در اثر کانالیزه کردن مسیر رودخانه (مقاطع ۲، ۶، ۸ و ۱۲) قابل مشاهده است همچنین تغییرات عرض و عمق مجرا در سایر مقاطع نظیر مقاطع ۴ و ۵ در اثر افزایش زمین های کشاورزی و گسترش خانه سازی و ویلا سازی در حریم رودخانه بوده است. همچنین تغییرات مورفولوژیکی مجرا طی دهه اخیر نیز نشان می‌دهد که فرایند غالب در بازه مورد مطالعه، حفر و باریک شدن مجرا می‌باشد. تنها در بعضی مقاطع، رسوبگذاری مشاهده شده که این مقاطع در بالادست بازه مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و در بقیه مقاطع فرآیند حفر غالب بوده است. در مجموع در مجرای رودخانه لیقوان چای فرآیند حفر (بیش از ۱ متر) و باریک شدن (بیش از ۱۸ متر) غالب است هر چند در مقاطعی نظیر ۹ و ۱۰ مجرا عریض شده و در مقاطع ۱، ۲، ۳، ۵ و ۷ رسوبگذاری اندکی مشاهده می شود. همه این تغییرات نشان داد که در تغییرات مجرای رودخانه لیقوان، در کنار عوامل طبیعی (افزایش دبی حداکثر)، نقش عوامل انسانی (کانالیزه کردن مجرا و تغییر کاربری حریم رودخانه) تاثیر بسزایی داشته است.


محمد حسین رضایی مقدم، صغری اندریانی، خلیل ولیزاده کامران، فرهاد الماس پور،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

    استفاده از داده های سنجش از دور با توجه به ارائه اطلاعات به روز ، پوشش تکراری وکم هزینه بودن در ارزیابی منابع طبیعی از جایگاه خاصی برخوردار است . همچنین آشکارساختن تغییرات یکی از نیازهای اساسی در مدیریت و ارزیابی منابع طبیعی است.  بنابراین میزان تغییرات کاربری و پوشش اراضی را که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات می باشد ، می توان بر اساس تصاویر چند زمانه سنجش از دور برآورد نمود . لذا در این پژوهش، تصاویر ماهواره ای لندست ۸ (OLI&TIRS) سال ۲۰۱۳ و لندست۷ (ETM+) سال ۲۰۰۰ به عنوان  داده ورودی برای تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی در سطح ۲و۱ مورد استفاده قرار گرفتند. در این بین ، با توجه به جدید بودن تصاویر  OLI، تصحیحات رادیومتریک با استفاده از روابط موجود در محیط مدل ساز نرم افزار Erdas فرمول نویسی شد. همچنین از شاخصهای گیاهی (NDVI) ، خاک بایر (BI) و سه مولفه اصلی آنالیز مولفه های اصلی (PCA) به عنوان ورودی در کنار دیگر باندها برای افزایش دقت طبقه بندی مورد استفاده قرار گرفت . روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) با روش شبکه عصبی مصنوعی(ANN)  و حداکثر احتمال (MLC) در تصاویرOLI  مورد مقایسه قرار گرفت . نتایج نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان با دقت۷/۹۲ ٪  در کرنل چندجمله ای با درجه ۵ نسبت به روشهای شبکه عصبی با دقت۸۹ ٪ و روش حداکثر احتمال با ۸/۹۱٪ مناسبترین روش برای طبقه بندی می باشد . همچنین جایی که کلاسها رفتار طیفی مشابهی را از خود نشان می دهند روش SVM کارایی بهتری از خود نشان می دهد. برای آشکار سازی تغییرات ایجاد شده در بازه زمانی ۱۳ سال از روش مقایسه پس از طبقه بندی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده تغییر وسیع کاربری و پوشش اراضی در این حوضه می باشد که لزوم نظارت و مدیریت مناسب را می طلبد.


مجید رضایی بنفشه، طاهره جلالی عنصرودی، محمد علی حسن پور اقدم بگلو،
دوره ۱۷، شماره ۵۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

با عنایت به توانمندی فن‌ سری‌های زمانی در الگوبندی و پیش‌بینی رفتار پدیده‌های مربوط./ به آب، این پژوهش با هدف پیش‌بینی تغییرات سطح آب زیرزمینی حوضه آبریز تسوج با الگوی سری‌ زمانی انجام شده است. برای این منظور داده‌های تراز آب زیرزمینی در مقیاس ماهانه از سازمان آب منطقه‌ای استان آذربایجان شرقی بین سالهای ۱۳۹۱-۱۳۷۳ اخذ گردید. پس از برازش الگوهای مختلف بر داد‌ه‌های تراز آب، الگوی ( ۲,۰,۳) ARIMA با داشتن کمترین مقدار آگاهی آکائیک (۷۶/۷۸-) نسبت به سایر الگوها مناسب تشخیص داده شد. لذا افت سطح آب زیرزمینی از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۴۰۱ نسبت به سال پایه (۱۳۷۳) با الگوی (۲,۰,۳) برازش داده شد و تغییرات سطح آب زیرزمینی تا سال ۱۴۰۱ با الگوی به دست آمده، در نرم افزار R پیش‌بینی گردید. نتایج نشان داد با فرض ادامه یافتن شرایط بهره‌برداری موجود و روند کنونی الگوی مصرف آب زیرزمینی در حوضه آبریز تسوج، میانگین افت تجمعی سطح آب زیرزمینی در سال دهم پیش‌بینی (۱۴۰۱) نسبت به سال اول پیش‌بینی (۱۳۹۲) ۲۵/۷ متر خواهد بود. از نتایج پیش‌بینی الگوی حاصل می‌توان در برنامه‌ریزی‌های مدیریت بهینه و پایدار منابع آب زیرزمینی در حوضه آبریز تسوج استفاده نمود. با توجه به وسعت آبخوان تسوج و روند قابل ملاحظه افت حجم آب زیرزمینی در سال‌های پیش‌بینی، مدیریت بهینه و اصلاح الگوی مصرف آب زیرزمینی ضرورت دارد.


مجید رضایی بنفشه، سعید جهانبخش اصل، اسماعیل حقیقی،
دوره ۱۷، شماره ۵۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

در این پژوهش مهم‌ترین الگوهای همدیدی موثر بر بارش برف با رویکرد محیطی به گردشی در ایستگاه کرمانشاه در غرب کشور مورد بررسی قرار گرفته است. به‌این‌منظور ابتدا داده‌های روزانه ایستگاه برف‌سنجی کرمانشاه از تاریخ ژانویه ۱۹۵۱ تا تاریخ دسامبر ۲۰۰۴ از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. همچنین برای شناسایی الگوهای جوی، داده‌های میانگین روزانه فشار و دمای تراز دریا و داده‌های میانگین روزانه فشار و دمای سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال از سری داده‌های بازکاوی شده‌ی مرکز پیش‌بینی‌های محیطی ایالات متحده آمریکا در همان تاریخ برداشت گردید و با تحلیل خوشه‌ای بر روی داده‌های فشار و دما، الگوهای جوی طبقه‌بندی گردیدند. سپس با تحلیل نقشه‌های کل روزها تعداد خوشه‌ها تعیین گردید به‌طوری‌که ۳ خوشه به بهترین نحو الگوهای بارش برف را در منطقه توجیه نمود. در نهایت برای شناسایی مهم‌ترین سامانه‌ها، الگوهای ترکیبی فشار تراز و دمای تراز دریا و ارتفاع تراز ۵۰۰ با دمای هر خوشه ترسیم گردید و مبنای واکاوی این پژوهش واقع گردید. نتایج نشان داد که بارش برف در غرب ایران در اثر ورود سامانه‌های مختلف دور و نزدیک به این ناحیه شکل می‌گیرد که عبارتنداز؛ ۱- شکل‌گیری و تقویت پرفشار اروپایی در شمال غربی ایران ۲- قرارگیری منطقه بر روی فرود مدیترانه ۳- گسترش تاوه قطبی به سمت عرض-های جنوبی ۴- تقویت پرفشار سیبری و هیمالیا در شمال شرق و شرق ایران ۵- گسترش و نفوذ زبانه‌های کم‌فشار سودان به سمت نواحی غربی ایران .به‌طوری‌که بارش‌های برف ناشی از این الگوها را می‌توان در ۳ خوشه؛ ۱- بارش برف کم ۲- بارش برف متوسط ۳- بارش برف سنگین قرار داد. زمانی‌که این سامانه‌ها از شدت و گسترش کمتری برخوردار هستند شاهد بارش برف کم و پراکنده و زمانی که تقویت می‌شوند شاهد بارش برف متوسط و زمانی که در اوج فعالیت خود باشند بارش‌های برف سنگینی را در منطقه مورد مطالعه شاهد هستیم..
مجید رضایی بنفشه، طاهره جلالی عنصرودی، محمدعلی حسن پور اقدم بگلو،
دوره ۱۸، شماره ۶۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

در تحقیق حاضر، با استفاده از خروجی مدل Hadcm۳، اثر تغییر اقلیم بر تغذیه آب زیرزمینی در حوضه آبریز تسوج مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا با استفاده از داده‌های کوچک‌­مقیاس شده سناریوهایA۱B ، و مدل Hadcm۳ و با به‌کارگیری مدل هیدرولوژیکی HELP۳، مقادیر تغذیه برای دوره زمانی (۲۰۳۰-۲۰۱۳) شبیه‌سازی گردید. نتایج نشان داد که پایین‌ترین درصد تغذیه آب زیرزمینی در سناریوی اتفاق خواهد افتاد؛ چرا که کاهش بارش و افزایش دما در این سناریو بیش از دو سناریوی دیگر است. دو سناریوی A۱B و نتایج مشابه و نزدیکی را در زمینه افزایش دما، کاهش بارش و نهایتاً مقدار تغذیه آب زیرزمینی نشان دادند. بیش­ترین مقدار رواناب به دلیل تغییر شکل بارش، نداشتن برف یخ زده روی زمین و ذوب بهاری، در هر سه سناریو در فصل زمستان و در ماه فوریه اتفاق خواهد افتاد.

علیرضا عرب عامری، خلیل رضایی، کورش شیرانی،
دوره ۱۸، شماره ۶۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

 در این پژوهش، ابتدا حوضه ونک به وسعت تقریبی  ۱۶۸۵۴۷ هکتار در استان اصفهان انتخاب گردید، سپس با استفاده از عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های زمین شناسی و بررسی های میدانی، نقشه پراکنش زمین لغزش ها تهیه گردید. همچنین با استفاده از بررسی های میدانی و مرور مطالعات انجام شده، ۱۲ پارامتر موثر در رخداد زمین لغزش شامل لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص انحنای سطح، شاخص انحنای مقطع، فاصله از گسل،  فاصله از جاده و فاصله از آبراهه انتخاب گردید. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط نرم افزار ArcGIS۱۰,۲ و وزن دهی به عوامل موثر با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی کارشناسی در محیط نرم افزار Expert choice، با استفاده از نقشه پراکنش زمین لغزش، اقدام به تهیه وزن کلاس ها و در نهایت تهیه نقشه های پهنه بندی حساست زمین لغزش با استفاده از روش های آماری تراکم سطح، فاکتور اطمینان و تحلیل سلسله مراتبی در پنج کلاس ریسک خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد گردید. برای صحت سنجی روش ها از شاخص های جمع کیفی (QS)، دقت (P) و شاخص نسبت تراکمی (DR) استفاده گردید.  مقادیر شاخص های مجموع کیفیت و دقت که بیانگر کارایی مدل ها در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش می باشند، به ترتیب برای مدل های تراکم سطح (۲۹/۰، ۰۳/۰)، فاکتور اطمینان (۴۸/۰، ۰۵/۰) و تحلیل سلسله مراتبی (۸۵/۰، ۰۹/۰) بدست آمد. مقادیر بالای شاخص ها در مدل تحلیل سلسله مراتبی بیانگر کارایی بیشتر این روش نسبت به روش های تراکم سطح و فاکتور اطمینان در تهیه نقشه پهنه بندی می باشد. روند صعودی نسبت تراکمی برای گستره های مواجه با خطر خیلی کم تا گستره های مواجه با خطر خیلی زیاد در هر سه روش، نشان از صحت نقشه های تهیه شده با روش های مورد استفاده می باشد. طبق نتایج عوامل فاصله از جاده و جهت شیب بیشترین تاثیر را در وقوع زمین لغزش داشته اند. بر اساس نتایج مدل برتر (AHP)،  ‏۵۳/۳۱۶۵۷‏ هکتار از منطقه (۷۸/۱۸ درصد) در رده میزان ریسک زیاد و ‏۸۸/۲۰۶۹۰۰‏ هکتار (۲۷/۱۲ درصد) در رده ریسک خیلی زیاد قرار گرفته است.


مجتبی فریدپور، مجید رضایی بنفشه، بتول زینالی، صیاد اصغری،
دوره ۱۹، شماره ۶۵ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

ارزیابی کیفیت آب‌های زیرزمینی برای مدیریت صنعت کشاورزی و با هدف استفاده از این منابع در کشاورزی از اهمیت خاصی برخودار است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر افت سطح ایستابی بر کیفیت آب زیرزمینی دشت مرند با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) برای آب مورد نیاز کشاورزی می‌باشد. در این پژوهش، دوره‌های متوالی خشکسالی هیدروژئولوژی با استفاده از شاخص خشکسالی SWI در ۶ بازه زمانی(۶، ۹، ۱۲، ۱۸، ۲۴ و ۴۸ ماهه) در دشت مرند واقع در استان آذربایجان شرقی، بررسی شد. برای این منظور، داده‌های مربوط به پارامتر‌های کیفیت ۷۰ حلقه چاه بهره‌برداری و داده‌‌های ماهانه سطح آب ۲۳ چاه پیزومتری در دوره آماری (۹۰-۱۳۸۰) استفاده شد. نقشه‌های مربوطه با استفاده از نرم‌افزار Arc GIS و با روش کریجینگ تهیه و ترسیم شدند. نتایج بررسی خشکسالی آب‌های زیرزمینی نشان داد که خشکسالی‌ آب‌های زیرزمینی به طور تصادفی در منطقه رخ نداده و تمرکز آن‌ در غرب آبخوان بیش از شرق آن بوده است. نتایج بررسی بر اساس شاخص‌های قابلیت هدایت الکتریکی (EC)، نسبت جذب سدیم (SAR) و کلر(CL)، نشان داد که از مرکز آبخوان به طرف خروجی از کیفیت آن‌ها کاسته شده، به طوری که در انتهای آبخوان به آب‌های خیلی شور تبدیل می‌گردند. این وضعیت در دوره‌هایی که برداشت از آبخوان افزایش یافته است بسیار تشدید شده است. بررسی مقادیر کیفیت آب برای مصارف کشاورزی بر مبنای دیاگرام ویلکاکس نشان داد که در خشکسالی هیدروژئولوژیک ۹۰-۱۳۸۹ حدود ۴۴ درصد آب‌های زیرزمینی دشت مرند دارای کیفیت خیلی شور می-باشند.


امیر پرویز رضایی صابر،
دوره ۱۹، شماره ۶۸ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

در بین مواد معدنی، مس از جمله عناصری است که نقش برجسته‌ و حیاتی در اعمال فیزیولوژیک بدن داشته و کمبود آن می‌تواند بیماری‌های متعددی را در بین حیوانات یک منطقه ایجاد می‌نماید کمبود مس اولیه وقتی پدیدار می‌گردد که میزان مس جیره غذایی کافی نباشد در این حالت علوفه یا از زمین­هایی تهیه می‌شود که در خاک آن­ها کمبود این عنصر وجود دارد و یا این­که وجود املاح دیگر در خاک زراعی (یا همان آنتاگونیست‌های مس) مانع جذب گیاه به مقدار کافی گردیده است.
این مطالعه با توجه به گزارش­های بالینی مبنی بر وجود علائم کمبود مس در دام­های مناطق اطراف مرند، انجام پذیرفت در این مطالعه به تعداد ۷۲ نمونه خاک و گیاه از مناطق مختلف شهرستان مرند از توابع استان
آذربایجان­شرقی، اخذ گردید سپس نمونه‌ها به آزمایشگاه منتقل و مقادیر مس، آهن، روی، کلسیم، فسفر، کبالت، گوگرد، مولیبدن در نمونه‌های خاک و گیاهان مورد اندازه‌گیری قرار گرفتند در این مطالعه همبستگی معکوس غیرمعنی‌داری ما بین مقادیر مس خاک و گیاهان و آنتاگونیست‌های رقابتی مس مشاهده گردید (۰۵/۰
P>) مقادیر مس خاک در منطقه مورد بررسی بسیار پایین بود که می‌تواند توجیه کننده وجود علائم بالینی کمبود مس در گوسفندان منطقه مورد بررسی باشد. در این مطالعه در برخی از موارد اندازه‌گیری شده در خاک و گیاهان حتی مقادیر پایین‌تر از نرمال نیز گزارش گردید.
محمد رضایی، علی صادقی، علی پورقیومی،
دوره ۲۰، شماره ۷۱ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

بارش­های برف سنگین و فراگیر در عرض­های جغرافیایی پایین به عنوان یک مخاطره آب­و­هوایی غیرمنتظره به حساب می­آید. هدف این پژوهش شناسایی رخداد برف­های سنگین و فراگیر استان کرمان و تحلیل چگونگی رخداد آن با استفاده از داده­های سنجش از دور و بازتحلیل شده می­باشد. آمار روزهای برفی ایستگاه­های سینوپتیک بین سال­های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ نشان می­دهد که استان کرمان در ژانویه ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ دو رخداد برف سنگین و فراگیر را تجربه نموده است. ابتدا برای محاسبه مدت ماندگاری و مساحت پوشش برف از داده­های پوشش برف سنجنده مادیس استفاده شد. نتایج نشان داد که روزهای ۱۶تا ۲۰ ژانویه ۲۰۰۸ و ۷ تا ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴ بازه زمانی حداکثر پوشش برف در سطح استان کرمان بوده است. در گام بعد شرایط همدید مرتبط با دو رخداد فوق مورد مقایسه قرار گرفت. نقشه­های فشار تراز دریا، ضخامت جو و دمای سطح، الگوی یکسانی را در دو رخداد مذکور داشته­اند. نفوذ پرفشار قدرتمند سیبری و به دنبال آن قرار گرفتن خط همفشار ۱۰۲۵ هکتوپاسکال، همدمای صفر درجه و هم ضخامت ۵۵۰۰ ژئوپتانسیل متر بر روی منطقه مورد مطالعه در هر دو رخداد برف ملاحظه می­شود. اما همبستگی بالای مقادیر ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال با ترازهای زیرین، مقادیر مثبت تاوایی و شرایط رطوبت نسبی در ژانویه ۲۰۱۴ نسبت به ژانویه ۲۰۰۸ بهتر بوده و همین عوامل موجب گردیده که ارتفاع و گستره­ی فضایی برف در ژانویه ۲۰۱۴ بارزتر باشد. نتایج این تحقیق می­تواند الگوی مناسبی برای پیش­بینی بارش­های برف سنگین در این منطقه باشد.
روح اله رضایی، جمال قدوسی، امیر حسام حسنی، رضا ارجمندی، علیرضا وفایی نژاد،
دوره ۲۰، شماره ۷۲ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

تغییرات کاربری اراضی بر اثر فعالیت های انسانی از موضوعات مهم در برنامه ریزی های منطقه ای و توسعه ای است. برای استفاده مناسب از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از سرزمین لازم و ضروری است، این امر با آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی میسر می شود. از اینرو بررسی تغییرات کاربری اراضی نقش اساسی در مطالعات زیست محیطی ایفا می کند. امروزه فن آوری سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، به طور مؤثر جهت شناسایی و تعیین مقدار تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر محیط زیست استفاده می شوند. این پژوهش با هدف بررسی تغییرات تبدیل کاربری ها با استفاده از فن آوری سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای برای چهار دوره زمانی ۵ ساله، از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۸ در سطح آبخوان دشت قزوین که بخشی از حوزه آبخیز قزوین می باشد انجام شده است. جهت تهیه نقشه های کاربری اراضی سال های ۱۳۷۸، ۱۳۸۳، ۱۳۸۸، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۸ از تصاویر ماهواره ای  TM و OLI ماهوارهای لندست ۵ و ۸ استفاده شد. در ادامه تصاویر ماهواره ای به روش طبقه بندی نظارت شده و با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال تشابه با دقت بسیا خوبی در پنج کلاس کاربری طبقه بندی شدند. در نهایت نقشه های کاربری اراضی حاصله مورد مقایسه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل تغییرات نشان داد که مساحت اراضی مرتعی در طول سال های مورد مطالعه روند کاهشی و سایر کاربری ها روند افزایشی را طی نموده است، بطوریکه وسعت اراضی با کاربری زراعی آبی، مناطق مسکونی و صنعتی، اراضی دیم و رها شده و اراضی شوره زار و بایر به ترتیب به میزان ۲۴/۱۴درصد، ۸/۳۸درصد، ۳۷/۲۵درصد و ۳۷/۸ درصد افزایش یافته ولی اراضی با کاربری مرتع به میزان ۱۶/۲۱ درصد کاهش یافته است.
معصومه رجبی، محمد حسین رضایی مقدم، احمد تک زارع،
دوره ۲۲، شماره ۷۷ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

چکیده
زمین لغزش و ناپایداری دامنه­ای، مخاطرات مهمی برای فعالیت انسانی هستند، که باعث خساراتی می شوند، این ناپایداری و مخاطرات به عنوان پدیده­ای بالقوه و زیانبار مطرح است، کشور ما ایران با توپوگرافی عمدتا کوهستانی، فعالیت های زمین ساختی و لرزه خیزی زیاد، شرایط متنوع زمین شناسی و اقلیمی، عمده شرایط طبیعی را برای ایجاد طیف وسیعی از زمین لغزش ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر در ایجاد زمین لغزش و تعیین نقاط دارای پتانسیل زمین لغزش در حوضه الموت رود در استان قزوین با استفاده از متد رگرسیون لجستیک می باشد. در این پژوهش نقشه پراکنش زمین لغزش­های حوضه از طریق مطالعه عکس­های هوایی و بازدید میدانی با استفاده از GPS و تصاویر ماهواره ای تهیه شد. ۸ عامل موثر شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا ، فاصله ازرودخانه، کاربری اراضی، لیتولوژی، فاصله از گسل و تراکم شبکه زهکشی مورد استفاده قرار گرفت، و پس از شناسایی اقدام به پردازش آن­ها با استفاده از نرم افزارهای Matlab، ARC GIS ،IDRISI وEXEL گردید. بر اساس نتایج حاصله ۲۶/۵۸ درصد از مساحت حوضه در محدوده خطر بسیار کم وکم  و۴۴/۱۷ درصد درمحدوده خطر زیاد و بسیار زیاد واقع شده است. همچنین عوامل ارتفاع و فاصله ازرودخانه بیشترین امتیازرا در ایجادزمین لغزش دارند.همچنین شاخص های اعتبار سنجی مدل شامل pseudo ROC و R_square ChiSquare به ترتیب ۹۵۷/-۲۵۱۱/۲۸۳ و۳۵۱۸/  محاسبه گردیدند که ازاعتبار قابل قبولی برخوردار می باشند
امیر گندمکار، صدیقه گنجی، پرویز رضایی، علیرضا عباسی،
دوره ۲۲، شماره ۷۷ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

   برای شناسایی و طبقه­بندی الگوهای همدید بارش برف در استان گیلان از پایگاه داده­های باز تحلیل نوا (reanalysis ۱ NCEP/NCAR) استفاده شد. بدین منظور ۲۵۳ روز برفی از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۸ (بمدت ۲۰ سال) تعیین و سپس از داده­های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال برای طبقه­بندی الگوها به روش تحلیل مولفه­های مبنا (PCA) استفاده شد. در این پژوهش از رویکرد محیطی به گردشی استفاده شده است. نتایج بدست آمده از طبقه­بندی داده­ها نشان داد چهار الگوی پرفشار اروپایی، بلوکینگ دو قطبی، پرفشار دینامیکی - حرارتی سیبری و شمال خزر و سیکلونهای مدیترانه­ای روزهای برفی این ناحیه را کنترل می­کنند که در سه الگوی اول آرایش موجهای بادهای غربی و تقویت پرفشار از طریق همگرایی جریان هوا در تراز میانی جو امری بدیهی محسوب شده و فرونشست هوا در این تراز باعث افزایش گستره قائم پرفشار به ترازهای بالاتر می­گردد. بنابراین دینامیکی بودن پرفشارهای فوق و همچنین سیکلونهای مدیترانه­ای از جمله ویژگیهای بارز الگوهای همدیدی روزهای برف در نظر گرفته شد.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
۱
 

فضای جغرافیایی Geographic Space
Persian site map - English site map - Created in 0.31 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4657