۱۲ نتیجه برای بای
زهرا پیشگاهیفرد، ناصر اقبالی، عبدالرضا فرجیراد ، بشیر بیگ بابایی،
دوره ۱۲، شماره ۳۷ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت و تراکم جمعیت در مناطق شهری و لزوم ایجاد مناطق امن در مجتمعهای زیستی علیالخصوص در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزهخیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی و فجایع ناشی از بروز آنها بیش از پیش جلوه نموده است. کلان شهر تبریز به خاطر نزدیکی به گسل تبریز که یکی از فعالترین و خطرناکترین گسلها در سرزمین زلزله خیز ایران میباشد. همیشه شاهد حوادث و بلایای ناگوار طبیعی بوده است. در این بین منطقه ۸ شهری تبریز که به عنوان منطقه تاریخی و فرهنگی شهر تبریز شناخته میشود، دارای اماکن تاریخی با ارزش، بافتهای فرسوده، ترافیک سنگین و تراکم جمعیت بالا است که اهمیت مطالعه و پژوهش را در زمینه مدیریت بحران را در این شهر بیشتر میکند. در پژوهش حاضر جهت مدیریت صحیح بحران در منطقه قدیمی ۸ تبریز، با بهرهگیری از مدل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS، اقدام به تفکیک سطوح خطرپذیر منطقه گردید. لایههای مورد استفاده در این مدل شامل فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، نزدیکی به معابر، نزدیکی به فضاهای باز، درمانی، ایستگاه آتشنشانی، اماکن نظامی و انتظامی، پمپ بنزین و همچنین توپوگرافی محدوده مورد مطالعه میباشد. نتایج حاصل از خروجی مدل نشان میدهد که تنها ۹۶/۱۲% درصد از محدوده مورد مطالعه دارای وضعیت بسیار مطلوب میباشد. ۰۳/۵۲% درصد از محدوده نیز در وضعیت متوسط تا مطلوب از لحاظ خطرپذیری در مواقع بحرانی قرار دارد. ۰۱/۳۵% درصد از محدوده مورد مطالعه نیز در شرایط نامطلوب تا بسیار نامطلوب قرار دارد که این امر لزوم برنامهریزی دقیق و اصولی را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران از طرف مسئولین این منطقه طلب میکند
محبوبه بای، امیر سعدالدین، عبدالرسول سلمان ماهینی،
دوره ۱۳، شماره ۴۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
فهم و درک اجزا، ساختار و فرایندهای طبیعی جاری در آبخیز در پیشبینی نتایج مخرب و یا مفید فعالیتهای انجام شده توسط مردم در آبخیز اهمیت فراوانی دارد. برای کمیکردن وضعیت سیمایسرزمین و تعیین اثرات اکولوژیک دخالت انسان در محیط میتوان از شاخصهای سیمایسرزمین استفاده نمود. این مقاله به عنوان بخشی از یک تحقیق گستردهتر میباشد که به منظور نیل به اهداف مدیریت یکپارچه آبخیز چهلچای مینودشت صورت گرفته است. هدف این مطالعه تعیین اثرات زیستفیزیکی، اقتصادی و اجتماعی سناریوهای مدیریت در آبخیز مذکور است. در این مقاله با استفاده از شاخصهای ساختار سیمای سرزمین به پیشبینی اثرات اکولوژیک اجرای ۳۲ سناریوهای مدیریتی پرداخته میشود تا در کنار سایر اثرات اجرای سناریوهای مدیریتی امکان موازنه نتایج مختلف و انتخاب سناریوهای برتر با رویکرد مدیریت جامع آبخیز فراهم گردد. رودخانه چهلچای یکی از شاخههای رودخانه گرگانرود است که در جنوب شرقی شهرستان مینودشت در استان گلستان قرار گرفته است. پنج فعالیت مدیریتی شامل تراسبندی، احداث باغ، اگروفارستری، جنگلکاری و احیاء جوامع گیاهی حاشیه رودخانه در نظر گرفته شد. قواعد مربوط به اجرای هر یک از فعالیتهای مدیریتی بر اساس مشاهدات میدانی و با توجه به توصیههای منابع علمی و نظر کارشناسی تعیین شد. شاخصهای اکولوژیکی مورد استفاده در این مطالعه عبارتند از: میانگین وزنی اندازه لکهپوششگیاهی، نمایه وزنی مساحت پوششگیاهی، مساحت کل هسته، اتصال جنگل و نسبت جوامع گیاهی حاشیه رودخانه. اثرات اکولوژیک هر یک از فعالیتهای مدیریتی بر اساس مقادیر شاخصها پیشبینی گردید تا بهترین گزینه مدیریتی با بالاترین امتیاز انتخاب شود. نتایج نشان میدهد که با در نظر گرفتن شاخص میانگین وزنی اندازه لکهپوششگیاهی سناریوی ۲۶ (احداث باغ، اگروفارستری و احیاء جوامع گیاهی حاشیه رودخانه) و سناریوی ۱۱ (احداث باغ و اگروفارستری) به عنوان سناریوی برتر انتخاب شدند. بر اساس شاخص وزنی مساحت پوششگیاهی و شاخص نسبت جوامع گیاهی حاشیه رودخانه، سناریوی ۳۲ (شامل تلفیقی از اقدامات تراس بندی، احداث باغ، آگروفارستری، جنگلکاری و احیاء جوامع گیاهی حاشیه رودخانه) سناریوی برتر است. در حالی که سناریوی ۱ به عنوان سناریوی برتر از نظر شاخص مساحت کل هسته و شاخص اتصال جنگل تعیین شد. رویکرد مورد استفاده در این مطالعه امکان پیشبینی نتایج اکولوژیک اقدامات مدیریتی را فراهم میسازد. در تکمیل این تحقیق پیشبینی سایر نتایج اقدامات مدیریتی از ابعاد فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی امکان نیل به اهداف ارزیابی و مدیریت یکپارچه آبخیز را فراهم مینماید
وحیدرضا مردانی، الهام امینی، سعید هاشمی طباطبایی، مریم برومند،
دوره ۱۴، شماره ۴۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
زلزله یکی از مخربترین پدیدههای طبیعی بوده که به دنبال آن طیف گستردهای از آسیبها مطرح میگردد: صرفنظر از خسارات اقتصادی وارد بر شهر و در مقیاس کوچکتر بر شهروندان، تلفات انسانی و مشکلات روحی ناشی از مرگ عزیزان، بیخانمانی و ناامنی هر یک به تنهایی یک بحران تلقی میشوند. از آنجا که نمیتوان مانع از وقوع زلزله شد، باید در جستجوی راهکارهایی برای مقابله با آن بر آمد. در این میان بررسی خصوصیات و ویژگیهای شهر میباید پایه و اساس اقدامات پیشگیرانه قلمداد شود. چرا که با فرض برابر بودن شدت زلزله، نحوه رفتار شهر است که میتواند زلزله را از یک پدیده طبیعی به یک فاجعه انسانی تبدیل نماید. هدف مقاله حاضر بررسی مهمترین روشهای جهانی و ملی در ارتباط با کاهش آسیبپذیری ناشی از زلزله و باز تعریف مجموعه راهکارهای شهرسازی در جهت کاهش آسیبهای آن است. روش تحقیق با توجه به ماهیت دادهها به صورت کیفی و اسنادی است. درعینحال که برای بررسی تجارب و اقدامات مختلف، روش تحلیل مقایسهای به کار گرفته شده است. سرانجام اینکه با توجه به ماهیت دادههای تحقیق، شیوه پژوهش کیفی خواهد بود. نتایج حاکی از آن است که نمونههای جهانی تاکید بیشتری بر مساله بافت شهر شامل فضاهای باز، شبکه راههای ارتباطی و تودههای کالبدی داشته در صورتی که در تجارب مربوط به ایران صرفنظر از مطالعات گروه جایکا، در غالب موارد نمونههای سنجش و کاهش آسیبپذیری در مقیاس تک بناها انجامشده و شاخصهای اجتماعی نیز نادیده گرفتهشدهاند. سخن پایانی آن که کاهش آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله در بلندمدت، زمانی محقق خواهد شد که ایمنی شهر در برابر آن به عنوان یک هدف در تمامی سطوح برنامهریزی و بویژه برنامهریزی شهری مورد نظر قرار گیرد.
محبوبه بای، علی حقی زاده، ناصر طهماسبی پور،
دوره ۱۸، شماره ۶۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
آلودگی منابع آب زیرزمینی در حال حاضر یکی از مهمترین مسائل زیستمحیطی محسوب میشود. با توجه به کاربریهای متعدد حوضه آبخیز پیرانشهر (مساحت حدود ۲۳۳۸۵ هکتار) در استان آذربایجان غربی این آبخیز بهعنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید. در این مطالعه، از ۱۴۵ چاه آبزیرزمینی چاه مقادیر آلایندههای کیفی در سطح آبهای زیرزمینی آبخیز مذکور نمونهبرداری شد. پس از بررسی واریوگرام و مشخص شدن مکانی بودن تغییرات پارامترهای مورد بررسی، اقدام به میانیابی پارامترها به روشهای مختلف درونیابی فوقالذکر شد، بدین ترتیب نقشه پراکنش مکانی آنها نیز تهیه شد. با استفاده از ریشه دوم میانگین مربع خطا، بهترین مدل ارزیابی با کمترین مقدار این پارامتر انتخاب شد. نتایج نشان داد که پارامترهای سختی کل، منیزیم، کلسیم و اسیدیته با استفاده از روش تخمینگر توابع شعاعی و پارامتر سدیم با استفاده از روش عکس فاصله و پارامتر کل مواد جامد محلول با استفاده از کریجینگ نمایی و نیترات با استفاده از کریجینگ معمولی کمترین مقدار ریشه دوم میانگین مربع خطا را داشته است. همچنین نتایج نقشههای بهدست آمده از زمینآمار نشان داد که همه پارامترها به جز دو پارامتر سدیم و سختی در کل منطقه برای شرب بدون محدودیت هستند. توزیع مکانی نیترات در آب زیرزمینی منطقه نشان میدهد که غلظت نیترات در مناطق با قابلیت نفوذ بالا و کاربری کشاورزی و اراضی بایر (شرق و جنوب حوضه) بالاترین مقادیر را داشته است. نتایج نشان میدهد که آب منطقه به سمت کیفیت نامطلوب پیش میرود که نتیجه برداشت بیش از حد برای مصارف کشاورزی منطقه است.
واژههای کلیدی: کیفیت آب، روشهای زمینآماری، کریجینگ معمولی، پیرانشهر، ISIRI.
علی شاهبایی کوتنایی، حسین عساکره،
دوره ۱۹، شماره ۶۵ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
عوامل مکانی از اهمیت قابل ملاحظه ای در تغییر و تحولات پدیده های اقلیمی برخوردار می باشند. تاثیرگذاری این عوامل می تواند به صورت تقویت ، تضعیف و تعیین نحوه ی توزیع فرآیندهای آب و هوایی جلوه گر شود ؛ در نتیجه شناخت نقش و روابط این عوامل می تواند به شناخت الگوهای فضایی متغیرهای آب و هوایی و بهبود برنامه ریزی های محیطی منجر شود. بر این اساس در پژوهش حاضر با استفاده از داده های بارش ماهانه ی ۱۲۱ ایستگاه همدید ، اقلیم شناسی و باران سنجی شمال غرب ایران در دوره ی ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۴ و استفاده از داده های ارتفاع ، عرض جغرافیایی ، شیب و جهت شیب تلاش شد ویژگی ها و روابط عوامل مکانی در تغییرات و پراکنش مکانی بارش مورد تحلیل قرار گیرد. بدین منظور از روش های مرکز میانگین ، دایره ی استاندارد ، نیم تغییر نما و رگرسیون موزون جغرافیایی (GWR) استفاده گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که طی ماه اکتبر به دلیل ضعیف بودن بادهای غربی در منطقه ، میزان واریانس فضایی بارش ها کم بوده و عوامل مکانی نقش مهمی در تغییرات بارش ایفا می کنند. در ماه نوامبر ضمن تقویت سامانه های بارش زا در منطقه ، نقش عوامل مکانی در تغییرپذیری بارش ها به اوج خود می رسد ؛ اما در ماه دسامبر به دلیل قدرت سامانه های بارشی و تغذیه ی رطوبتی مناسب ، از نقش عوامل مکانی در بارش های منطقه کاسته شده و تغییرپذیری بارش ها بیشتر با عوامل جوی مرتبط می باشد.
کریم حسین زاده دلیر، دکتر بشیر بیگ بابایی، محمدحسین حسین زاده،
دوره ۲۰، شماره ۷۰ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
با توجه به رشد جمعیت و افزایش مهاجرت به شهرها، توسعهی غیرقابل کنترل نواحی شهری، خلق سکونتگاههای جدید، کاهش سطح رفاه انسانی و بروز مشکلات فراوان شهری بویژه در کشورهای در حال توسعه، ضرورت توجه به تدوین الگوی بهینهی طرح های توسعهی شهری و تغییر آن از رویکرد ایستا و سنتی به رویکردی منعطف، مشارکتی و استراتژیک و راهبردی احساس میشود. از اینرو در این تحقیق به دنبال امکانسنجی طرحهای راهبردی – ساختاری در هدایت توسعهی شهری در کلانشهر تبریز میباشیم. روش تحقیق در مطالعهی حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعهی آماری تحقیق شامل مدیران، کارشناسان و نخبگان دانشگاهی آگاه بر مسائل و مشکلات شهری در کلان شهر تبریز میباشد که حجم نمونه بر اساس روش نمونهگیری گلوله برفی ۲۰۰ نفر برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای این تحقیق از مدلهای استراتژیک SWOT، SOAR و روش معادلات ساختاری در نرمافزار Amos استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مهمترین اصل در تحققپذیری طرحهای راهبردی – ساختاری در هدایت توسعهی کلانشهر تبریز نظام برنامهریزی و مدیریت شهری با امتیاز ۹۳/۰ بوده و در رتبهی بعدی نظام اقتصادی و سیاسی به ترتیب با ارزش ۸۵/۰ و ۷۲/۰ قرار دارند. همچنین در بین متغیرها واگذاری اختیارات و بخشی از وظایف تصمیمسازی و تصمیمگیری به سطوح پایین (محلی)؛ توجه به نقش مردم در نظام تهیه و تدوین و تصویب طرح؛ و توجه به بنیهی مالی – تجهیزاتی و تشکیلاتی شهرداریها به عنوان اهرمهای اجرایی طرح دارای بیشترین امتیاز میباشند که به ترتیب ارزش آنها ۹۱/۰، ۸۵/۰ و ۸۲/۰ بوده است.
علی شاهبایی کوتنایی، سپیده بارزمان،
دوره ۲۱، شماره ۷۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
در قرن حاضر افزایش جمعیت ، نیاز بیشتر به مواد غذایی ، افزایش آلودگی های زیست محیطی ، استفاده از انرژی های نو و تجدیدپذیر ، از جمله باد را بیش از پیش مورد توجه انسان قرار داده است. موقعیت جغرافیایی خاص ایران ، امکان استفاده از این انرژی پاک را فراهم و آن را از نظر اقتصادی مقرون به صرفه می نماید. در پژوهش حاضر به منظور پتانسیل سنجی استفاده از انرژی باد در مناطق کویری و بیابانی کشور ، از داده های ساعتی سمت و سرعت باد در دوره ی ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۵ استفاده شد. پس از کنترل کمی و کیفی داده ها نقشه های تغییرات مکانی سرعت باد رسم و با استفاده از روش های تحلیل فضایی از جمله موران محلی ، پتانسیل استفاده از انرژی باد در قسمت های گوناگون منطقه طبقه بندی شد. نتایج بررسی ها نشان داد که استان های کرمان ، سیستان و بلوچستان ، هرمزگان ، جنوب خراسان جنوبی و بخش هایی از شرق و جنوب یزد از جمله مناطق مستعد برای نصب توربین های بادی و دریافت انرژی بادی می باشند. در ادامه ی بررسی ها مشخص شد بیشینه ی سرعت باد در سطح منطقه در ساعت های ابتدایی روز تا اوایل بعد از ظهر (ساعت های ۹ صبح تا ۱۵ بعد از ظهر) رخ می دهد در نتیجه بیشترین میزان انرژی در این فاصله ی زمانی قابل استحصال می باشد. نکته ی مهمی که طی بررسی ها مشخص شد ضرورت توجه به پتانسیل مناطق ساحلی در زمینه ی تامین انرژی بادی می باشد. ویژگی های خاص اقلیمی و جغرافیایی این مناطق موجب شده تا در تمام ساعات روز شاهد وزش دائمی بادهای نسبتاً قدرتمند بوده و از پتانسیل بالایی برای تامین انرژی برخوردار باشند.
سید مسعود سلیمان پور، غلامرضا قهاری، امین صالح پور جم، محمود رضا طباطبایی، محمد هدایت فرد،
دوره ۲۱، شماره ۷۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهشهای چند سالهی اخیر نشان داده است که اجرای طرحهای آبخیزداری بدون مشارکت و همراهی مردم چندان موفق نبوده و موجب ناکارآمدی برنامهها در حفاظت از حوزههای آبخیز شده است. بهمنظور حل این معضل، اولویتبندی شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر بر عدم مشارکت مردمی، گامی اصولی در چرخهی مدیریت حوزههای آبخیز است؛ بهطوریکه شناخت عوامل مؤثر و اولویتبندی آنها منجر به مشارکت حداکثری ساکنان حوضه شود. با توجه به این هدف، در این پژوهش اقدام به اولویتبندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت بهرهبرداران در طرحهای آبخیزداری در حوزهی آبخیز چیکان و مورزیان سپیدان واقع در شمالغرب استان فارس شده است. جامعهی آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران به تعداد ۵۱ نفر از بهرهبرداران (ساکنان این حوضه) بودند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه مشتمل بر چهار شاخص و دوازده زیرشاخص با طیف لیکرت استفاده شد. با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخهی ۲۳) اهمیت شاخصها و زیرشاخصها توسط آزمون t مشخص شد و بهمنظور اولویتبندی شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر، از آزمون ناپارامتری فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد در اولویتبندی شاخصها از دیدگاه بهرهبرداران بهترتیب شاخصهای"اقتصادی"، "اجتماعی"، "آموزشی- ترویجی" و "طراحی- اجرایی" بهعنوان شاخصهای مؤثر و در اولویتبندی زیرشاخصها، بهترتیب "عدم آموزش ساکنان حوضه در خصوص طرحها و اهداف مربوطه" و "عدم توجه به سازمانهای غیر دولتی (سمنها) در برنامهریزیهای آبخیزداری" دارای بیشینه و کمینهی اولویت در عدم مشارکت در طرحهای آبخیزداری در این حوزهی آبخیز تعیین شدند. لازم است بهمنظور مشارکت بهرهبرداران در طرحهای آبخیزداری، نسبت به حل مسائل "اقتصادی" ایشان و تدوین برنامهی جامع آموزش و ترویج، اقدامات عملی صورت گیرد.
مهری نیک رنجبر، فرزام بابایی سمیرمی، سید علی جوزی، افشین دانه کار، رضا ارجمندی،
دوره ۲۱، شماره ۷۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه به دلیل وجود تنش آبی ناشی از کاهش بارندگی و بروز خشکسالی در کشور از یک سو و رشد مصرف بی رویه از منابع محدود آبی از سوی دیگر، تدوین و توسعه راهکارهایی در جهت بهبود برنامهریزی، مدیریت، پایداری منابع آبی و اصلاح الگوی مصرف در کشور، امری ضروری به شمار میرود. یکی از کاربردیترین روشها در این خصوص، تعیین و تخمین میزان اثرگذاری عوامل مؤثر در تابآوری منابع آبی کشور میباشد. پس از بررسی پژوهشهای مرتبط، نتیجه حاصله آن شد که بیشترین تحقیقات انجام گرفته در این خصوص،
در جهت شناخت معیارهای مؤثر در ارزیابی، برنامهریزی و پایداری سیستمهای منابع آبی بوده و تاکنون پژوهش مجزایی در خصوص شناسایی معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در تابآوری منابع آبی ایران انجام نشده است؛ لیکن با اتکا به نتایج حاصل از مقالات و مراجع معتبر، مشخص شد دستیابی به موثرترین عوامل در تعیین تابآوری منابع آب، با استفاده از بکارگیری روش دلفی (به دلیل اعتبار علمی و قابلیت استفاده در سطوح مختلف) امکانپذیر است. بر این اساس مطالعه پیشرو، با هدف شناسایی، غربالگری و اولویتبندی معیارها و زیرمعیارهای تابآوری با استفاده از روش دلفی نگارش شده است. مطابق با اولین گام روش دلفی، در ابتدا لیستی از معیارها و زیرمعیارها به کمک مرور پیشینه پژوهش انتخاب شد و سپس توسط گروهی ۲۴ نفره از متخصصین محیطزیست و منابع آب (موسوم به خبرگان)، طی دو مرحله مورد سنجش قرار گرفت. نتیجه حاصل از این ارزیابی، تعیین ۳ معیار اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی به عنوان معیارهای اصلی و استخراج ۹ معیار و ۱۸ زیرمعیار میباشد. نتیجه آن شد که پس از انجام اولویتبندی زیرمعیارها براساس دو فاکتور درجه و درصد اهمیت، به ترتیب زیرمعیارهای آب سطحی(چشمه و رودخانه) و بارش با ضریب اهمیت ۲,۶۲ و۲.۲۸ بعنوان مهمترین و زیرمعیارهای نفوذپذیری (زهکشی) و دما به ترتیب ضریب اهمیت ۱.۲۳ و ۱.۳۱ بعنوان کم اهمیت ترین زیرمعیارها مشخص شدند. همچنین با نرمالسازی ضرایب بدست آمده برای هر یک از زیرمعیارها، فرمولی خطی جهت تخمین تابآوری منابع آب ارائه گردید.امروزه به دلیل وجود تنش آبی ناشی از کاهش بارندگی و بروز خشکسالی در کشور از یک سو و رشد مصرف
بی رویه از منابع محدود آبی از سوی دیگر، تدوین و توسعه راهکارهایی در جهت بهبود برنامهریزی، مدیریت، پایداری منابع آبی و اصلاح الگوی مصرف در کشور، امری ضروری به شمار میرود. یکی از کاربردیترین روشها در این خصوص، تعیین و تخمین میزان اثرگذاری عوامل مؤثر در تابآوری منابع آبی کشور میباشد.
پس از بررسی پژوهشهای مرتبط، نتیجه حاصله آن شد که بیشترین تحقیقات انجام گرفته در این خصوص، در جهت شناخت معیارهای مؤثر در ارزیابی، برنامهریزی و پایداری سیستمهای منابع آبی بوده و تاکنون پژوهش مجزایی در خصوص شناسایی معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در تابآوری منابع آبی ایران انجام نشده است؛ لیکن با اتکا به نتایج حاصل از مقالات و مراجع معتبر، مشخص شد دستیابی به موثرترین عوامل در تعیین تابآوری منابع آب، با استفاده از بکارگیری روش دلفی (به دلیل اعتبار علمی و قابلیت استفاده در سطوح مختلف) امکانپذیر است. بر این اساس مطالعه پیشرو، با هدف شناسایی، غربالگری و اولویتبندی معیارها و زیرمعیارهای تابآوری با استفاده از روش دلفی نگارش شده است. مطابق با اولین گام روش دلفی، در ابتدا لیستی از معیارها و زیرمعیارها
به کمک مرور پیشینه پژوهش انتخاب شد و سپس توسط گروهی ۲۴ نفره از متخصصین محیطزیست و منابع آب (موسوم به خبرگان)، طی دو مرحله مورد سنجش قرار گرفت. نتیجه حاصل از این ارزیابی، تعیین ۳ معیار اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی به عنوان معیارهای اصلی و استخراج ۹ معیار و ۱۸ زیرمعیار میباشد. نتیجه آن شد که پس از انجام اولویتبندی زیرمعیارها براساس دو فاکتور درجه و درصد اهمیت، به ترتیب زیرمعیارهای آب سطحی(چشمه و رودخانه) و بارش با ضریب اهمیت ۲,۶۲ و۲.۲۸ بعنوان مهمترین و زیرمعیارهای نفوذپذیری (زهکشی) و دما به ترتیب ضریب اهمیت ۱.۲۳ و ۱.۳۱ بعنوان کم اهمیت ترین زیرمعیارها مشخص شدند. همچنین با نرمالسازی ضرایب بدست آمده برای هر یک از زیرمعیارها، فرمولی خطی جهت تخمین تابآوری منابع آب ارائه گردید.
نوشین شاهین زاده، تیمور بابایینژاد، کامران محسنیفر، نوید قنواتی،
دوره ۲۲، شماره ۸۰ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
پراکنش خصوصیات شیمیایی خاک و میزان تغییرات آنها، از عواملی هستند که در تولید پایدار، اهمیت ویژهای دارند. روشهای اندازهگیری این ویژگیها که عمدتا از طریق آزمون خاک امکانپذیر میباشد، آن هم در سطحی وسیع، بسیار وقتگیر و هزینهبر است. یکی از روشهایی که به منظور پایش وضعیت این ویژگیها و نیز کاهش هزینههای نمونهبرداری در سطح وسیع استفاده میشود، درونیابی است. درونیابی روشهای متعددی دارد که هر روش در شرایطی خاص دقت متفاوتی دارد. در این تحقیق دقت سه روش معمول درونیابی به منظور درونیابی برخی فاکتورهای شیمیایی خاکهای اراضی کشاورزی استان خوزستان بررسی شدهاند. متغیرهای مورد نظر در این تحقیق شامل نیتروژن کل (TN)، پتاسیم قابل جذب (AK)،فسفر قابل جذب (AP)، کربنات کلسیم (CaCO۳)، درصد کربن آلی (OC)، هدایت الکتریکی (EC) و اسیدیته (pH) میباشند که در ۲۷۰ نمونه خاک اندازهگیری شدند. روشهای میانیابی به کار رفته نیز شامل کریجینگ معمولی (OK)، میانگین متحرک وزندار (IDW) و توابع شعاعی (RBF) بوده است. برای انتخاب روش مناسب، از معیارهای آماری دقت (MAE)، انحراف (MBE) و مجذور میانگین خطا (RMSE) استفاده شد. بررسی نتایج واریوگرافی نشان داد که ساختار مکانی (نسبت همبستگی) فسفر (۲۴۳/۰) و پتاسیم (۱۵۹/۰) قابل جذب، قوی، نیتروژن کل ضعیف (خطای اندازهگیری ۸۱۶/۰) و بقیه پارامترها ساختار مکانی متوسطی داشتند. بر اساس نتایج این جدول میتوان روش کریجینگ معمولی با مدل نمایی را بهترین و دقیقترین روش (۰۷۱۵/۰=MAE و ۰۸۹۰/۰=RMSE و ۰۰۰۶/۰-=MBE و ۹۱۲/۰=R۲) برای درونیابی نیتروژن کل دانست. این در حالیاست که بهترین روش برای درونیابی کربن آلی، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، کربنات کلسیم، اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک به ترتیب RBF، کرجینگ معمولی (با مدل کروی)، کرجینگ معمولی (با مدل کروی)، RBF، کرجینگ معمولی (با مدل نمایی) و RBF بوده است. نتایج نشان داد که روش IDW روش مناسبی برای درونیابی هیچکدام از پارامترها نبود. از نقشههای تهیه شده به وضوح میتوان عدم یکنواختی کوددهیها را مشاهده نمود به نحوی که میزان فسفر قابل جذب در بخشهای جنوبی منطقه مورد مطالعه بیشتر ولی میزان پتاسیم قابل جذب در بخشهای شمالی و مرکزی منطقه مورد مطالعه بیشتر بوده است. در حالی که در بخش شرقی و غربی منطقه مورد مطالعه و در جاهایی که میزان pH بالای ۷/۷ است، میزان کربنات کلسیم خاکها در بالاترین حد خود یعنی ۴۶ الی ۴۹ درصد میباشد. تهیه نقشههای با دقت مناسب بوسیله روشهای زمینآماری برای پارامترهایی که وابستگی مکانی خوبی دارند، روشی مناسب برای پایش و مدیریت اراضی در سطح کلان میباشد.
فرزانه یزدانخواه، حسن احمدزاده، بشیر بیک بابایی، علی پناهی،
دوره ۲۳، شماره ۸۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
واگذاری نقش های مهم به جامعه شهروندی در بافت های ناکارآمد نوعی پدیداری حکمروایی خوب در قالب اجتماعات مردم محور می باشد که می تواند ظرفیتی برای ایجاد مشارکت، سرمایه اجتماعی و اعتماد و انسجام اجتماعی باشد تا با انعطاف پذیری رخ داده بتوان بر پایداری شهری در این عرصه های سکونتگاهی و تاب آوری آن از بعد مخاطرات شهری دست یافت. منظور اصلی این پژوهش بررسی تأثیر حکمروایی اجتماعات محلی بر پایداری بافتهای ناکارآمد شهریست که برای این منظور، چهار محلۀ ناکارآمد و فرسوده به نامهای چوخورلار، قازانداغی، ملاحسین باغی و شمسآباد شهر تبریز به عنوان پایلوت مطالعاتی انتخاب شدند. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری دادهها از نوع توصیفی-همبستگی می باشد در این راستا، ابتدا شاخصهای دو مکتب حکمروایی اجتماعات محلی و پایداری شهری از منابع و ادبیات پیشین استخراج و پس از تبادل نظر با کارشناسان مربوطه اقدام به طراحی دو پرسشنامه در رابطه با دو مفهوم یاد شده گردید و تعداد ۱۲۵ پرسشنامه برای هریگ از محلات انتخابی در نظر گرفته شد روایی این پژوهش محتوایی و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است و سپس نتایج بدستآمده با یکدیگر ادغام و مدل نهایی پژوهش بدستآمد. در پژوهش حاضر برای نیل به اهداف مطالعه، از دو نرمافزار SPSS ۲۶ (جهت ارائۀ اطلاعات توصیفی و آزمون نرمال بودن دادهها) و۳ Smart PLS (جهت ساختن مدل معادلات ساختاری و سنجش تأثیر متغیرها برهم) استفاده گردید. نتایج بدستآمده از پژوهش، نشان از تأثیرگذاری مثبت، قوی و معنیدار متغیر حکمروایی اجتماعات محلی بر پایداری بافتهای فرسوده است، که لزوم بکارگیری چنین ایدهای در برنامهریزی و مدیریت این بافتها را بیش از پیش روشن میسازد.
خانم پریسا بویری، دکتر حمید رضا پورخباز، دکتر غلامرضا سبزقبایی،
دوره ۲۳، شماره ۸۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش حجم پسماند های شهری در مقیاس جهانی و بدنبال آن چالش های محیط زیستی بوجود آمده طی نبود سیستم های کارا و مناسب مدیریت پسماند در برخی جوامع بشری، روز به روز اهمیت بکارگیری سیستم های مدیریت پسماند مناسب را در نقاط مختلف کره زمین افزایش می دهد. هدف تحقیق حاضر استفاده از فرایند ارزیابی چرخه حیات بهمنظور بررسی روشهای مختلف دفع و پالایش پسماند شهری شهر امیدیه میباشد.
روش بررسی: بدین منظور، ابتدا در راستای اهداف و دامنه تعریفشده در فرآیند چرخه حیات، سه سناریو دفن ، دفن و کمپوست، دفن وکمپوست و بازیافت تعریف و با استفاده از محاسبات مدل IWM-۲ فهرستنویسی چرخه حیات صورت گرفت. در مرحله آخر ارزیابی اثرات محیط زیستی حاصل از سناریوهای مختلف در قالب شش طبقه اثر بر اساس دستورالعمل ISO۱۴۰۴۲ انجام شد.
یافته ها: یافته های حاصل از این مطالعه حاکی از آن است که طی استحصال مواد باارزش افزوده مانند کمپوست و مواد بازیافتی، نهتنها میتوان حجم پسماند باقیمانده جهت دفن را به مقدار قابلتوجهی کاهش داد بلکه طبقات اثر تعریفشده برای سناریو سوم نسبت به دو سناریو دیگر نیز در حداقل مقادیر خود قرار میگیرند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از فرآیند ارزیابی چرخه حیات صورت گرفته نشان داد که سناریو سوم، گزینه مناسب سیستم مدیریت پسماند در شهرستان امیدیه با حداقل اثرات زیست محیطی می باشد.